یاسر عرب، فعال اجتماعی با انتشار تصویر دیوارنوشته میدان انقلاب نوشت:
وقتی زمین واقعیت را باخته‌ای، دیگر برقراری ارتباط با امر واقع اساسا برایت امکان مطلوب نیست! چه این واقعیت زلزله خوی باشد و چه سقوط ارزش پول ملی به ته دره!
این می‌شود که دائم در وضعیت روانی و امر منتال و تولید گل واژه و ترکیبات فرمی دور خودت میچرخی و مزخرفات مضحک تولید میکنی!
بماند که از همه نمادهای معماری مثل حرم امام رضا، یا حافظیه، برج آزادی و .. یکی اش هم تولید و دستاورد ج.ا نبوده!
و بماند که سهم زنان در واقعیت سرانه تولید اقتصادی یک سوم این تصویر سازی نمایشی هم نیست!
جالب اینجا که با یک چرخه مالی تماما سیاسی و یک اقتصاد کاملا غیر اجتماعی و ساختارهای رانتی-دستوری وقتی ارزش تومان ایران، یک چهل و پنج هزارم دلار شده است (که از مقایسه شاخص یک ریال میگذریم) آنگاه به این نتیجه میرسند که 《اعتبارش به اراده هاست!》
اراده کی برادر؟ مایی که مات و مبهوت تورم و گرانی میدانیم حتی امکان اعتراض هم نداریم؟ یا آنها که سیاست‌های کلی نظام دستشان است؟
در این اقتصاد رانتی و توحش پول و بانکداری خودی‌ها، این یک مشت کاراکتر آچار به دست که این وسط ریخته اید چکاره‌اند؟
