به گزارش مردم سالاری آنلاین، داود آقاجانی متولد ۱۳۳۶ در یکی از روستاهای استان اردبیل است. وی که همراه با خانواده در سال ۱۳۴۴ به تهران نقل مکان کرده است. در میانه دوران دانشجویی، که مصادف با انقلاب اسلامی ایران بوده، به خیل انقلابیون پیوست.
در زمان جنگ تحمیلی فعالیت گسترده ای در قرارگاه مهندسی رزمی خاتم الانبیاء داشت. با پایان جنگ تحمیلی، مسئولیت هایی چون مدیر عاملی آب منطقه ای غرب کشور را عهده دارد شد .و سپس با پیوستن به سازمان انرژی اتمی ایران، به ریاست نیروگاه اتمی بوشهر و مدیر پروژه غنی سازی اورانیوم نطنز منصوب شد.
او در این گفتگو به بیان دیدگاه هایش در مورد توسعه مناطق کم برخوردارتر پرداخته است.
با توجه به سوابق مدیریتی شما در سطوح مختلف و مجموعه تجربیات شما ، شرایط کشور را از جنبه های مختلف چگونه ارزیابی میکنید؟ خصوصا جنبه های اقتصادی مدنظر هست.
کشور پهناور ما که کنام شیران و پلنگان هست، در کنار هزاران امتیازاتی که دارد، درگیر مشکلاتی است که بعضی ریشه در دشمنی های بیرونی دارد، ما در دوران دفاع مقدس از حیثیت ملی اسلامی خویش آسیبهای زیادی را متحمل شدیم، جوانان دلاور و شجاع ما با نهایت جانفشانی از میهن عزیز دفاع کردند و برگ درخشانی در تاریخ مملکت ما بر جای گذاشتند، با این همه، نواقصی که از دوران جنگ باقی مانده بود، با تشدید تحریمات بین المللی، در تعامل با جهان بیرون دچار مشکل شده است. الان ارتباط بانکی ما برقرار نیست، صادرات محصولات تولیدی ما با مشکلاتی همراه است، امکان دریافت بهای کالاهای صادراتی مشکل هست. مجموعه شرایط تحریمی باعث نزول درآمدهای تولید ناخالص داخلی و خارجی شده، همه اینها هم به نوبه خود باعث ایجاد تورم، کاهش ارزش پول ملی، عدم دسترسی به منابع و دیتاهای بین المللی شده است.
ما به عنوان کشوری که به تنهایی یک شبه قاره هستیم، مزیتها و قابلتهای فوق تصوری در اختیار داریم، در نظام گردشگری دنیا، ما ظرفیت پدیرایی شش نفر توریست به ازای هر شهروند کشور را در هر سال داریم، بر أساس برآوردهای ITTO درآمدهای توریستی ما در حدود یکصد میلیارد دلار برآورد میشود.
بر اساس برآوردهای USGS ما، غیر از نفت و گاز، دارنده هشت درصد منابع زیرزمینی جهان بوده و بهشت کاری زمین شناسی هستیم، ما کشوری بالقوه ثروتمند و قدرتمندی هستیم، هیچ کشوری در منطقه دارنده، توان رقابت با ما را ندارد.
با توجه به مواردی که اشاره داشتید ، روند نظام مدیریتی کشور طی چند دهه گذشته این بوده است که استان های مختلف از بودجه کل کشور ارتزاق کرده و بعضا شاهد رقابت هایی میان استان های مختلف جهت تخصیص بیشتر بودجه استانی هستیم. آیا می توان رویه ای اتخاذ کرد که استان ها نقش بیشتری در تولید ناخالص داخلی داشته و به نوعی به بودجه های تخصیصی کمتر نیاز داشته باشند ؟
بله در سنوات گذشته همین طور بوده است، روال کار به صورتی بوده که اشاره شد، این روش منجر به نابرابری شدیدی در میان استانها و مناطق شده است، استانهای ما الان به پنج رده بسیار برخوردار تا بسیار محروم طبقه بندی شده است، نتیجه طبیعی این وضعیت، کوچ دورن کشوری، تا کوچ به کشورهای دیگر شده است، کوچ همواره چون منتقل کننده خرده فرهنگهاست، مایه تزاحم و تصادم شده، ایجاد ناامنی کرده و بار زیادی برای نیروهای امنیتی، انتظامی و دادگستری می کند.
استانها و مناطق ما دارای استعدادها و مزیتهای نسبی و رقابتی هستند که هر کدام به موقع خود میتوانند تامین کننده نیازهای مالی منطقه باشند. کشور ما الان درگیر کسری بزرگ بودجه هست، اغلب تخصیصات را نمیتواند تامین کند، بدهکاریهای بزرگی به صندوقهای بازنشستگی، پیمانکاران، بهداشتکاران، آموزگاران و گروههای دیگر شده است، با این شرایط، نباید امید چندانی به دریافت اعتبارات بزرگی برای جبران عقب ماندگی ها داشته باشیم، اصطلاحی هست که می گوید اگر از همان راهی بروید که تا حالا رفته اید، به همان جایی خواهید رسید که تا حالا رسیده اید، از راهی که تا به حال برای تامین اعتبار و دریافت تخصیص رفته ایم، نخواهیم توانست، جبران عقب ماندگیهای را بکنیم.
آیا این روند را در استان های کم برخوردارتر تر هم می توان پی گرفت؟
اتفاقا روند پیش گفته باید از مناطق کم برخوردار آغاز شود.
مشخصا در مورد استان های کم برخوردار ، چند مثال عینی را می توانید ذکر کنید ؟
از استانهای کم برخوردار، یکی استان زادگاه من است، در تمام بررسیها و مطالعاتی که انجام شده، ما جزو یک چهارم یا یک پنج آخر جدولهای تطبیقی هستیم، در حالی است که ما قرنهای متوالی به وجود آورنده مقتدرترین حکومت ملی در ایران بوده و مایه عزت و سربلندی ایران عزیز بوده و هستیم.
استان ما در با آن که از نظر مساحتی کوچک است، ولی آب و هوای متفاوتی دارد، سایتهای بسیار قابل توجه توریستی دارد، مناطق بسیار دیدنی از آثار باستانی دارد، وجود کوهستانهای مختلف آب و هوای دلانگیزی به آن داده و منشاء برکات زیادی است.
در جنوب استان دخیره بسیار قابل توجهی از هماتیت موجود هست که میتواند برای مدت طولانی تامین کننده ماده معدنی ذوب آهن بوده، کارآفرینی کند و در مدت کوتاهی تمام مشکل بیکاری را مرتفع نماید.
کوهستان سبلان با پیشنیه بسیار قدیمی که ریشه در اعتقادات مذهبی ایرانیان باستان دارد، به عنوان میراث بشریت، مورد توجه ویژه یونسکو هست، در سنوات گذشته، برای ثبت آن اقداماتی را انجام داده ایم، نمایندگان یونسکو چندین بار از آنجا بازدید کرده، گزارش مناسب داده اند و حتی برای آن اعتبارات بسیار قابل توجهی اختصاص داده اند، ولی نبودن مدیران توسعه یافته و فراخ اندیش، کار را متوقف کرده است.
برای روشنتر شدن موضوع به چند مثال از مزیتهای سایر مناطق اشاره میکنم:
۱. در مناطق جنوبی کشورمان و در مجاورت سواحل اقیانوسی که اصطلاحا مشهور به سواحل مکران هست، ما چند ده هزار کیلومتر مربع، زمینهایی داریم که بنا به گزارشهای دقیق، در هر مترمربع از آن زمین، در هر سال میتوانیم قریب ۲۵۰۰ کیلووات ساعت برق خورشیدی استحصال کنیم، اختصاص بخش کوچکی از آن زمینها برای استحصال برق میتواند همه ناترازی برق کشور را مرتفع کند، با داشتن برق مناسب برای هر کاری آزادی عمل خواهیم داشت که به مولفه های دیگر موجود در آن منطقه بپردازیم، خوشبختانه اخیرا جناب آقای دکتر عبدالعلی زاده که شخصیتی فرهیخته و خردمند و پرتوان هستند، اخیرا مسئولیت توسعه آن مناطق را یافته اند، ان شاءالله با حضور ایشان و افرادی مانند ایشان نسبت به عمران آن اراضی اقدام خواهد شد.
۲. همه ساله بالغ بر میلیاردها مترمکعب آب از کوهستانها و مرزهای غربی ما خارج شده و وارد جلگه های عراق میشود، این مقدار آب یقینا میتواند که باعث رونق و آبادانی دشتهای خودمان شود و مشکلات بیکاری حاد آن مناطق را رفع کرده و بهترین ابزار و وسیله در مذاکرات هیدرودیپلماسی ما و کشور مقابل قرار گیرد.
برای استفاده از این مزیتها، در مرحله اول، امکانات و پتانسیل منطقه ای باید مورد مطالعه و تحقیق قرار بگیرد، شرایطی فراهم شود که از منابع مالی در اختیار مردم و سرمایه گذاران ملی استفاده کرده و نسبت به اجرای کارها اقدام کنیم.
شرایط حاکم در بعضی إدارات ما به ترتیبی است که توسعه ملی در اندیشه و عمل آنها انعکاس ندارد، توسعه یک منطقه، یک یک فرآیندی زمان بر هست، نیازمند مدیرانی توسعه یافته با اندیشه ای باز، بر مبنای یک برنامه دقیق، با کنترلها و رصدی دائمی، پیش بینیهای دقیق، شبیه سازی و آینده پژوهی، هست، اولین قدم در راه توسعه منطقه، استقرار مدیران توسعه یافته و رعایت مواردی است که گفته شد.
برای اتخاذ این روند در استان های مختلف ، و به خصوص استان های کم برخوردار، چه زیر ساخت هایی لازم است ؟
اولین زیر ساخت، یافتن و گماردن مدیران و افراد توسعه یافته ای که بر فرآیند توسعه آگاهی و تسلط داشته و متوجه الزامات آن باشند، سپس تنظیم برنامه ای دقیق برای گذار از توسعه، اصلاح روشها و ساز و کارهای اداری، تسهیل در حضور افراد کارآفرین و علاقمند به پیشرفت و توسعه استان، دعوت از همه کسانی که دل در گروی پیشرفت و عمران و آبادانی منطقه داشته و هدفشان تامین آسایش و رفاه مردم باشد.
در هر کجای جهان، برای ایفای مسئولیتها، میگردند و فردی را انتخاب میکنند که تیپ شخصیتی آن فرد منطبق بر ماهیت مسئولیتی باشد که میخواهند به او اعطا کنند، بعد برنامه کاری آن مسئولیت را به همراه شرح کامل خدمات آن و برنامه زمانی نیل به آن مسئولیت را ابلاغ کرده و در ظرف زمانی متناسبی پیشرفت کار آن شخص را در رسیدن به برنامه اندازه گرفته و کیفیت مدیریتی آن شخص را إحصاء میکنند.
یکی از آفتهای بزرگ مدیریتی ما آن است که مدیر را به حال رها میکنند تا بر أساس ذوق و میل خود و گروه ذینفعانی که آنها را نمایندگی میکند اعمال مدیریت کند، در جاهای توسعه یافته کار به روال دیگری است، با تعریف دستورالعملهای دقیق، با کنترل همه ابعاد کار و رصد دائمی آنها حالتی را ایجاد میکنند که امکان اعمال سلیقه اشخاص، حتی مدیر دستگاه از میان رفته و با ابقا شدن مدیران، خللی در پیشرفت کارها ایجاد نمیشود. بیایید امیدوار باشیم که چنین امری در کشور ما نیز اتفاق افتد.