به گزارش مردم سالاری آنلاین، جشنواره فیلم فجر در ۴۲ دوره گذشته، ۱۵ دبیر داشته؛ در اولین دوره حسین وخشوری دبیری این رویداد سینمایی بود. وخشوری همزمان با دبیری در وزارت ارشاد، مسئولیت اداره کل تحقیقات و روابط سینمایی را بر عهده داشت. پس از او در تمامی ادوار، دبیران جشنواره فیلم فجر یا رئیس وقت سازمان سینمایی بودند یا مدیر بنیاد سینمایی فارابی. در این بین دبیرانی نیز بودند که فعالیتهای اجرایی داشتند یا در سازمانهایی چون صدا و سیما، مرکز گسترش سینمای مستند و … سمت داشتند.
در دو روز گذشته و پس از کنار گذاشتن محمد خزاعی از دبیری جشنواره فیلم فجر رائد فریدزاده، رییس سازمان سینمایی، منوچهر شاهسواری را به عنوان دبیر چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر معرفی کرد.
منوچهر شاهسواری تهیه کننده و نویسنده اهل ایران است. او فارغ التحصیل سینما از مدرسه عالی تلویزیون و سینما است. سال ۱۳۶۸ فعالیت سینمایی خود را به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز با فیلم تمام وسوسه های زمین به کارگردانی حمید سمندریان آغاز کرد. در سال ۱۳۷۷ به همراه احمدرضا درویش، تقی علیقلی زاده و محمود بهمن پور مؤسسه فرهنگ تماشا را تأسیس کرد. وی در تاریخ ۲۸ تیر ۱۳۹۵، پس از پذیرفته شدن استعفای رضا میرکریمی به عنوان مدیرعامل جدید خانه سینما برگزیده شد. از دیگر فعالیت های او می توان به «قائم مقام خانه سینما»، «عضو شورای اتحادیه تهیه کنندگان و توزیع کنندگان فیلم ایران»، «رئیس شورای مرکزی اتحادیه»، «رئیس شورای صنفی نمایش»، نماینده خانه سینما در شورای صدور پروانه ساخت آثار سینمایی «مدیریت جشن یک صد سالگی سینمای ایران»، «مدیر بخش فیلم های خارجی بنیاد سینمایی فارابی» اشاره کرد. حضور شاهسواری در مهمترین رویداد سینمایی کشور باعث خرسندی اهالی سینما و … است. فردی که به امور اشراف داشته و به طور حتم جشنواره متر و مهیار منسجمتر خواهد داشت و تهیه کنندگان فیلمهای خود را به جشنواره خواهند سپرد.
به همین بهانه به گفتوگو با مهدی سجادهچی، فیلمنامهنویس پیشکسوت پرداختیم که در ادامه میخوانید.
انتخاب منوچهر شاهسواری را به عنوان دبیر چهلوسومین دوره جشنواره فیلم فجر چگونه ارزیابی میکنید؟
در چنین مواقعی نمیتوان پیشبینی کرد، اما قطعا تفکری پشت انتخابها وجود دارد. انتخاب این فرد، بدون هیچ حاشیهای انتخاب خوبی است به این خاطر که آقای شاهسواری کسی است که سالها درگیر مدیریت در سینما بوده و جدای از کار مدیریتی، سالها در سینما کار تولید انجام داده به همین خاطر هم میگویم آدمهای کمی مثل شاهسواری داریم.
حضور ایشان به واسطه سابقه مدیریتی میتواند مهم تلقی شود به این خاطر که نمیتوانیم یک نفر را از نهادی بیاوریم و او را تبدیل به دبیر جشنواره فیلم فجر کنیم، چون در مدیریت پیچیده فرهنگی کاربرد چندانی ندارد اما انتخاب شاهسواری در ابتدای امر انتخاب درستی است، چون ارتباطات تفاهمی خوب و گسترده با همه طیفهای سینمایی دارد.
این ویژگی که در شاهسواری وجود دارد در افراد کمی به چشم میآید، در این میان یک «اما» هم وجود دارد، اما اینکه ایشان تا کنون جشنواره فیلم فجر را مدیریت نکرده و مدیریت جشنواره “در زمان برگزاری”هم کمی سخت و دشوار است، امکان دارد موضوعات پیش پا افتادهای وجود داشته باشد که در ایام برگزاری جشنواره اشکال عجیبی بهخود بگیرد، به همین دلیل هم باید ببینیم که آقای شاهسواری با چالشها چگونه مقابله میکنند، چون شاهسواری به صورت بالقوه مدیر بسیار خوبی است اما در عمل باید دید که با چالشهای جشنواره فجر که هر سال هم بیشتر میشود چگونه میخواهد مواجه شود.
من امیدوارم بخاطر سینما هم که شده جشنواره به موقعیت محوری خودش بازگردد، چون به نوعی میتوان گفت در شرایط فعلی این پتانسیل سابق جشنواره فیلم فجر است که آن را سرپا نگه داشته وگرنه بخشهای زیادی از درخشندگی جشنواره در چندسال گذشته از بین رفته و جشنواره دائم کمرنگتر شده است.
مهمترین توصیه شما برای برگزاری چهلوسومین جشنواره فیلم فجر چیست؟
در حال حاضر اتفاقاتی در جشنواره فیلم فجر رخ داده که از یک منظر خوب به شمار میآید و از طرفی باعث ایجاد معضل شده است، اینکه چند هزار نفر به عنوان خبرنگار رسانه در یک جا جمع شوند، سبب میشود که حضور در یک مجموعه برای اهالی سینما دشوار شود و شاید به همین دلیل کمتر در آنجا حاضر شوند، یک جمع کثیری در سینما یکدیگر را میشناسند تقاضای من از آقای شاهسواری این است که یکی از محیطهای اصلی جشنواره را فراهم کند تا هنرمندان یکدیگر را ببینند شاید این موضوع به مراتب مهمتر از دیدن فیلم باشد. اما تمام این حرفهایی که گفته شد حاشیه است، اصل جشنواره به این است که چه تعداد فیلم خوب در جشنواره حضور داشته باشند.
فکر میکنید که تا چه اندازه ورود نهادهای دولتی مثل فارابی، اوج و حوزه هنری به فیلمسازی و کاهش نقش بخش خصوصی در سینما در کاهش ساخت فیلم خوب و ارائه آن به جشنواره تاثیرگذار بوده است؟
این موضوع و تاثیرگذاری آن تمام ماجرا به شمار میآید، اهالی سینما پیرو همین موضوع یک پرسشی را مطرح میکنند آن هم این است که اگر نهادها میخواهند تا این میزان در سینما نفوذ داشته باشند، چرا جشنواره خودشان را برگزار نمیکنند؟ این پرسش این موضوع را مطرح میکند که اگر قرار است مانند چندساله گذشته جشنواره جنبه دولتی داشته باشد، خودشان کار را برعهده بگیرند البته این را هم بگویم که واقعیت این است که آنها جشنواره را به حاشیه بردهاند. چندسال گذشته سینمای ایران به محاق رفته و اگر بخواهیم با همین فرمان پیش برویم سینمای ملی به سینمای پروپاگاندا تبدیل میشود.
سینمای ملی ما در سالهای گذشته به سمت سینمای پروپاگاندا حرکت کرده است؟
بله، مخصوصا در سه سال گذشته به سرعت برق به سمت همین سینما حرکت کردیم، آن هم به این خاطر که این کار عدهای را راضی میکرد و اقتصاد برخی که شناخت کمی از سینما داشتند را هم بهتر، وگرنه امکان ندارد که یک آدم سینمایی نداند که این میزان از فیلمسازی توسط فارابی یا اوج خوب نیست، همه آنها میدانند که این موضوع اتفاق خوبی نیست، اما این موضوع در نهایت تبدیل به عدد و رقم روی کاغذ میشود و میگویند داریم سینما را به آن سمتی که میخواهیم میبریم و در نهایت هم چنین اتفاقی رخ نمیدهد و سینمای ایران که در سطح جهانی شناخته شده است تبدیل به سینمایی میشود که چند فیلم کمدی صدرنشینان گیشه آن میشوند.
برخی از اهالی سینما معتقدند که فارابی، اوج و حوزه هنری به عنوان چرخدنده محرم سینما عمل میکند، شما تا چه اندازه موافق این دیدگاه هستید؟
اصلا این موضوع را قبول ندارم، ما یک بیان رسمی داریم و یک بیان واقعی داریم و متاسفانه بیان رسمی دائم درحال فاصله گرفتن از بیان واقعی است، اینکه میگویند ما با این موارد میتوانیم رو به جلو حرکت کنیم، اصلا صحت ندارد ما نه تنها پیشرفت نمیکنیم بلکه با سرعت بسیار بالایی درحال سقوط هستیم.
هشت ماه از شروع سال گذشته و تا کمتر از سه ماه دیگر جشنواره باید برگزار شود، آیا آقای شاهسواری باید درباره موضوع زمان نگران باشد؟
نه، اسکلت اجرایی جشنواره سر جای خودش است و همه آدمهایی که باید این کار را انجام بدهند سر جایشان حضور دارند، دبیر کسی است که گرایش برگزاری جشنواره را تعیین میکند که ما به سمت واقعگرایی در سینما حرکت میکنیم یا آرمانگرایی این مهم است وگرنه در این مدت هنرمندان قهر کرده که آشتی نمیکنند به این خاطر که آنها بخاطر موضوعات دیگری قهر کردهاند نه بخاطر سینما و دبیر جشنواره که حالا بخواهند آشتی کنند. یعنی اتفاق اصلی کف جامعه رخ میدهد و روی سینماگران هم بسیار مؤثر است.