فیلم اوپنهایمر اثر نولان بیجهت مورد توجه قرار نگرفته است.
فیلمی که داستان نابغهای رنج کشیده را روایت میکند که تاثیر دورانسازی بر تاریخ گذاشت.
اوپنهایمر، داستان جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان آمریکایی را روایت میکند که او را – پدر بمب اتم- قلمداد میکنند و به قول کریستوفر نولان کارگردان برجسته و شهیر سینمای هالیوود «مهمترین انسانی است که تا به حال زیسته است.»
دانشمندی نابغه که نظارت بر ساخت ویرانگرترین سلاح مرگبار جهان را بر عهده داشت ولی در ادامه سعی کرد علیه اشاعه سلاح هستهای، لابی کند و طولی نکشید که مجبور شد در جلسه استماع حضور یابد و ارتباطات او با حزب کمونیست به شدت زیر ذره بین رفت. اوپنهایمر، داستان مردی را روایت میکند که روند تاریخ را تغییر داد، حتی اگر زندگی بر تجربههای او بیشتر در قالب سلاحی که باعث ساخت آن شد، به چشم بیاید تا جزئیاتی که در زندگی و دوران او وجود داشت.
کریستوفر نولان گفته است «من همیشه به پروتاگونیستهای جالب توجه، علاقهمند بودم، از میان تمامی شخصیتهایی که تا به حال به آنها پرداختهام. اوپنهایمر، با فاصله؛ مبهمترین و متناقضترین است، با توجه به اینکه سه فیلم بتمن ساختهام، این ادعای بزرگی است.» در واقع ماهیت داستان اوپنهایمر، که ریشه در زندگی واقعی دارد، به نولان اجازه داد تا دغدغههای ذهنیاش درباره این شخصیت را به سمت بینهایت سوق بدهد.
کریستوفر نولان در ادامه میگوید: «هیچ پاسخ سادهای درباره هیچ یک از جنبههای داستان وجود ندارد؛ به نوعی او در نقطه نهایی آن نوع پروتاگونیستی قرار دارد و طی سالها به آنها علاقهمند بودهام.» اوپنهایمر، با وجود اینکه تناقض بینهایتی در مرکز کار او قرار داشت، از نظر شخصیتی مردی چند لایه بود؛ نابغهای دانشمند که توانایی او جهان را تغییر داد ولی در عین حال مردی اهل زیباییشناسی و عاشق شعر بود.
شاید از نظر اجتماعی گوشهگیر به حساب بیاید؛ اما در عین حال زنان را جذب خود میکرد. باهوش بود اما در انجام بعضی از کارها، تازه کار به نظر میرسید.
با وجود اینکه استعدادهای علمی فراوانی داشت، عمیقاً به معنویات توجه نشان میداد، زبان سانسکریت تمرین میکرد و از کتاب مقدس هندوها، «بهگود گیتا» الهام میگرفت. وقتی که سلاح در طی آزمایش ترینیتی منفجر شد، میگویند او جملهای از متن این کتاب را به زبان آورده است «اکنون من به خود مرگ بدل شدهام؛ به ویرانگر دنیاها.»
برای نخستین بار از زمان آغاز جنگ فرسایشی اوکراین و روسیه؛ کاخ سفید به کی یف رسماً اجازه داد تا از سامانه موشکی تاکتیکی ارتش آمریکا موسوم به -اتک امز-(ATACMS) برای حمله به عمق خاک روسیه استفاده کند.
این تصمیم بایدن رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا یک تغییر موازنه در جنگ فرسایشی روسیه و اوکراین به نظر کارشناسان و کنشگران سپهر سیاست دنیا قلمداد میشود. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شده است که تنها دو ماه تا زمان پایان ریاست جمهوری بایدن باقی مانده است.
به گفته مقامهای آمریکایی، این تغییر پس از آن رخ داد که روسیه تصمیم گرفت از نیروهای نظامی کره شمالی در جنگ با اوکراین استفاده کند.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین مستقیماً صدور مجوز استفاده از موشکهای آمریکایی برای حمله به عمق خاک روسیه را تأیید نکرده، اما در اولین واکنش به انتشار گزارشهای رسانهای پیرامون این موضوع گفته است که به باور او تعداد موشکهایی که برای حمله به روسیه به کار گرفته میشوند از برداشته شدن محدودیتها امنیت بیشتری دارند. «چنین چیزهایی به طور رسمی اعلام نمیشوند.
رسانههای زیادی درباره این موضوع که ما اجازه انجام اقدامات لازم را پیدا کردهایم صحبت میکنند، اما واقعیت این است که انفجارها به خودی خود یا با حرف اتفاق نمیافتند و این موشکها هستند که در میدان جنگ سخن میگویند و واقعیت را تعیین میکنند.» کاهش محدودیتهای اوکراین برای استفاده از تسلیحات آمریکایی در خاک روسیه از ماه مه سال جاری میلادی شروع شد.
در آن زمان روسیه حمله بزرگی را برای تصرف شهر خارکیف آغاز کرد و در واکنش به این مسئله؛ بایدن به کی یف، اجازه داد تا از سامانههای توپخانهای هیمارس (HlMARS) که از سال ۲۰۲۲ میلادی تحویل اوکراین شده، استفاده کند و برخی مواضع روسها در داخل خاک روسیه و در نزدیکی مناطق مرزی را هدف قرار دهد. سامانههای توپخانهای هیمارس قادر به پرتاب موشکهای اتک امز هستند و میتوانند به اهدافی در مسافت ۳۰۰ کیلومتری شلیک کنند.
اما تا پیش از این اوکراین اجازه استفاده از موشکهای اتک امز را نداشت و برد سامانههای هیمارس تعویض شده به این کشور تا ۸۰ کیلومتر محدود شده بود.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه روز سهشنبه ۱۹ نوامبر «۲۹ آبان ماه ۱۴۰۳» فرمانی را به امضا رساند که به موجب آن؛ مسکو از این پس اجازه خواهد داشت که علیه- یک کشور غیر هستهای- به شرط اینکه آن کشور از حمایت قدرتهای هستهای برخوردار شده باشد، از تسلیحات هستهای خود استفاده کند.