به جای رفع تحریم‌ها و جلوگیری از فرار مغز‌ها سراغ افزایش ۸ درصدی بهره وری رفته‌ایم؛ این یک سراب است / ۹۰ درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت و خصولتی‌هاست؛ نئولیبرال بودن در اقتصاد ایران مفهوم ندارد / ما با یک اقتصاد رانتی مواجه هستیم که خود را به یک اقتصاد غارتی نزدیک می‌کند / لیبرالیسم خجالت می‌کشد نام خود را کنار اقتصاد ایران بشنود / خصوصی سازی‌ها تماما واگذاری به نور چشمی‌هایی است

0
50


پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سهراب دل‌انگیزان، اقتصاددان می گوید ما به جای رفع تحریم‌ها و جلوگیری از فرار مغز‌ها سراغ افزایش بهره وری ۸ درصد رفته ایم، اما یک سراب است. شما وقتی نیروی کار امیدوار و شایسته ندارید چگونه بهره وری افزایش یابد؟ با این سیستم تحریم و عدم ارتباط با نظام بانکی بین الملل چگونه بهره وری افزایش یابد؟ می‌خواهند حوزه‌ی اشتغال و تورم را درست کنند، اما وقتی عامل تحریم و فرار نیروی کار انحراف در مسیر اقتصاد را به وجود می‌آورد چگونه مشکل اشتغال را حل می‌کنند؟ 

سهراب دل‌انگیزان، اقتصاددان در گفت و گو با «انتخاب» درباره چالش به نتیجه نرسیدن برنامه‌های توسعه در ایران گفت: ما در ایران از برنامه اول مشکل داشتیم، در این برنامه‌ها نظریه‌ای برای اقتصاد ایران وجود ندارد که در چارچوب آن نظریه تمام ابعاد و اجزا را با هم سازگار کند. چون نظریه دقیق وجود ندارد، دولت نمی‌تواند مدل‌های دقیقی را طراحی کند که بر اساس چارچوب‌های آن مدل سیاستگذاری دقیق عددی داشته باشد.

او در ادامه توضیح داد: برنامه یک بخش کیفی و یک بخش کمی دارد. در بخش کمی باید اعداد و ارقام و محاسبات دقیق بیاید که ما نداریم. در اقتصاد ایران تمام برنامه‌ها دچار بحران هستند و چون نظریه‌ای نداریم قاعدتا نمی‌توانیم چارچوب درستی برای برنامه‌ها در نظر بگیریم. مجریان نیز با این تفاسیر کار خودشان را می‌کنند برنامه نیز مسیر خود را می‌رود.

او افزود: اعداد بسیار ضعیفی در تحقق برنامه‌های توسعه وجود دارد. این برنامه روی عناصر اصلی که تعارضات و موانع و مشکلات و ابهامات در اقتصاد ایران است متمرکز نمی‌شود. به عنوان مثال ما بخش عمده ای از مشکل اقتصادی کشور‌مان به دلیل ابهام در سیاست خارجی و موانع ارتباطی است. مشخصا در مورد اف. ای. تی. اف هیچ برنامه‌ای ارائه نشده است و همه می‌خواهند این مسائل را دور بزنند و مشخص است که دور زدن در یک مجموعه‌ی بسته چه نتیجه‌ای می‌دهد.

وی افزود: در مرکز تحریم‌ها، بانک مرکزی تعریف شده و ستون استخوان‌بندی اقتصاد هر کشور نیز نظام بانکی است. هر مبادله‌ای باید بخش پولی آن برقرار باشد و با تحریم‌ها ممکن نیست. وقتی همه مشکلات از تحریم منشعب می‌شود چگونه می‌خواهند یک برنامه را موفق پیش ببرند؟ کسانیکه در اقتصاد تصمیم می‌گیرند شایستگی لازم را ندارند. ما یک نظام گزینش را انتخاب کردیم که مادر تمام مشکلات است و با این افراد منابع از بین می‌رود. این روند باعث می‌شود مجموعه‌ی دولت از افراد توانا تخلیه شود و این افراد نیز بعد از مدتی که ناامید شدند به خارج از کشور می‌روند.

او ادامه داد: ما به جای رفع تحریم‌ها و جلوگیری از فرار مغز‌ها سراغ افزایش بهره وری ۸ درصد رفته ایم، اما یک سراب است. شما وقتی نیروی کار امیدوار و شایسته ندارید چگونه بهره وری افزایش یابد؟ با این سیستم تحریم و عدم ارتباط با نظام بانکی بین الملل چگونه بهره وری افزایش یابد؟ می‌خواهند حوزه‌ی اشتغال و تورم را درست کنند، اما وقتی عامل تحریم و فرار نیروی کار انحراف در مسیر اقتصاد را به وجود می‌آورد چگونه مشکل اشتغال را حل می‌کنند؟ ما در نظام بودجه‌ای نیز مشکل داریم، در بودجه تمرکز بر مالیات کرده اند، اما مالیات از چه کسی می‌گیرند؟ اقتصاد ما به تنگنا‌های خود با رفتار‌های اقتصادی غلط می‌رسد. چون نظریه ندارند و مشکلات ظاهری را به جای مشکلات واقعی در نظر می‌گیرد و برنامه‌ها را روی مسائل ظاهری پیش می‌برند.

این اقتصاددان، سپس درباره ادعیا برخی کارشناسان مبنی بر ماهیت اقتصادی نئولیبرال برنامه هفتم اشاره کرد: اصلا اینطور نیست. نئولیبرال بودن در اقتصاد ایران مفهوم ندارد. اقتصادی که بیش از ۹۰ درصد آن در اختیار دولت و خصولتی‌هاست و در تعیین قیمت تمام کالا‌ها شاهد دخالت دولت هستیم کجا شاهد نئولیبرالیسم هستیم؟ نئولیبرال یعنی اجازه‌ی آزادی در اقتصاد، اما اقتصاد ما گرفتار در بند‌های مستحکم دولتی است. ما با یک اقتصاد رانتی مواجه هستیم که نوع پرداخت‌ها و رانت‌ها و امتیاز‌ها خود را به یک اقتصاد غارتی نزدیک می‌کند. لیبرالیسم خجالت می‌کشد نام خود را کنار اقتصاد ایران بشنود. این اقتصاد شاید ۹۰ درصد به سوسیالیسم نزدیک است.

دل‌انگیزان درباره واگذاری‌ها و خصوصی‌سازی در برنامه هفتم گفت: واگذاری‌ها تماما خصولتی است. این واگذاری‌ها و خصوصی سازی‌ها تماما به نور چشمی هاییست که نزدیک به دولت هستند. خصوصی‌سازی زمانی رخ می‌دهد که تصمیمات اقتصادی یک مجموعه بر اساس سود و نظر افراد رخ دهد. این خصوصی سازی‌ها در برنامه هفتم خصولتی سازی است. نظام گزینش در اینجا نیز دخالت می‌کند و حتی در واگذاری‌ها دست دارد. ما کجا برای واگذاری یک مزایده بین المللی گذاشته ایم که بهترین شرکت‌های دارای تکنولوژی به صحنه بیاید و کارخانه‌جات را رشد دهند؟ ما در داخل یک دایره بسته تعدادی افراد شناخته شده‌ی بسته داریم که اقتصاد را به دست آن‌ها می‌دهیم. وقتی شما نمی‌توانید تکنولوژی یک واحد را عوض کنید، وقتی اجازه ندارید یک واحد را تغییر ماهیت دهید و روی حوزه‌های مختلف آن تصمیم گیری کنید، کجای این قسمت خصوصی سازی است؟ این واگذاری‌ها، دست به دست کردن ثروت است.



منبع

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید